5 گام برای موفقیت در دستیابی به اهداف
دستیابی به اهداف قدرتمند است و بر موفقیت ما در زندگی تأثیر می گذارد. وقتی جرأت می کنیم در مورد آنچه واقعاً آرزو داریم رویاپردازی کنیم و اهدافی را در آن جهت تعیین کنیم، یک تغییر قدرتمند اتفاق می افتد. اکنون زندگی با جهت و هدف بزرگتر زندگی می شود. و هنگامی که این اهداف به دست می آیند، اعتماد به نفس ایجاد می شود و نه تنها احساس موفقیت می کنیم، بلکه می خواهیم حتی بیشتر موفق شویم.
اهدافی که به درستی تعیین میکنیم، یادداشت میکنیم و روی آنها تمرکز میکنیم، میتوان سریعتر و آسانتر به آنها دست یافت. در اینجا پنج مرحله وجود دارد که به شما کمک می کند تا در تحقق خواسته های خود موفق شوید:
مرحله 1: اهدافی را با بیشترین تأثیر مثبت تعیین کنید
ما اغلب به جهات مختلفی کشیده میشویم، که حتی رسیدن به یک هدف کوچک را دشوار میکند. برای اولویت بندی اهداف خود، به تمام زمینه های زندگی خود مانند خانواده، سلامت، شغل، امور مالی و فعالیت های اوقات فراغت نگاه کنید. سپس تصمیم بگیرید که چه هدف(هایی) در هر زمینه واقعاً به شما انگیزه می دهد و بیشترین تأثیر مثبت را بر زندگی شما خواهد داشت.
برایان تریسی، متخصص اهداف، در کتاب برنامه پرواز خود، از فرمول موفقیت تضمین شده خود برای دستیابی به اهداف صحبت می کند. او میگوید ده هدف را بنویسید و یک هدف را در لیست مشخص کنید که بیشترین تأثیر مثبت را بر زندگی داشته باشد، هدفی که «هدف قطعی اصلی شما، هدف اصلی شما و مهمترین مقصد شما برای مرحله بعدی زندگی شما باشد. سفر.” در مرحله بعد، تریسی توصیه میکند که آن هدف را به یک کاغذ تمیز منتقل کنید و فهرستی از موانع احتمالی همراه با راهحلها و همچنین اطلاعات اضافی، مهارتها و افراد مورد نیاز برای دستیابی به آن هدف تهیه کنید. در نهایت، او می گوید، این اطلاعات را در یک برنامه سازماندهی کنید و اقدام کنید.
مرحله 2: اهداف SMART را برای بهترین نتایج تعیین کنید
برای ایجاد اهدافی متمرکز و قابل دستیابی، باید S.M.A.R.T باشند، مخفف که معمولاً به این معنی است:
- خاص
- قابل اندازه گیری
- قابل دستیابی
- واقع بین
- زمان محدود
برای مثال، بهجای گفتن «من میخواهم کسبوکار خودم را راهاندازی کنم»، یک هدف SMART این خواهد بود: «من کسبوکار مربیگری زندگیام را راهاندازی میکنم که به افرادی که دارای تغییرات عمده زندگی هستند تا اول ماه مه 2015 کمک میکند». هدف اخیر از این جهت مشخص است که هیچ سؤالی در مورد آنچه تلاش میشود انجام شود وجود ندارد. همچنین، هر کسی میتواند تعیین کند که آیا کامل شده است یا خیر، که آن را قابل اندازهگیری میکند، و محدودیت زمانی به ایجاد انگیزه کمک میکند.
همچنین بخشی از معیارهای SMART این است که مطمئن شوید که هدف قابل دستیابی و واقع بینانه است. وقتی خود را برای شکست بالقوه آماده می کنیم، می تواند ناتوان کننده باشد و انگیزه از بین برود. ما باید هنگام تعیین هدف خودمان را کش بدهیم تا پتانسیل خود را به حداکثر برسانیم، اما هدف نباید آنقدر دور از دسترس باشد که به احتمال زیاد دستیابی به آن غیرممکن باشد.
مرحله 3: نوشتن اهداف ضروری است
در کتاب هنریت آن کلاوزر، آن را بنویس، آن را بساز: دانستن آنچه میخواهی – و به دست آوردن آن، میگوید نوشتن اهداف شما اولین گام برای دستیابی به آنهاست. او درباره اسکات آدامز، خالق کمیک استریپ دیلبرت صحبت می کند، زمانی که یک «کارمند پست تکنولوژی در شرکت های آمریکایی» بود، که روزی 15 دقیقه وقت می گذاشت و می نوشت: «من یک کاریکاتوریست سندیکایی خواهم شد». او میگوید که پس از طردهای فراوان و با پشتکار، اسکات به یک کاریکاتوریست سندیکایی در بیش از 2000 روزنامه در سراسر جهان تبدیل شد و اکنون در سراسر جهان شناخته شده است.
نوشتن اهداف در یک برنامه ریز روزانه، یک مجله یا حتی روی یادداشت های چسبناک، به تمرکز توجه ما بر روی آنها کمک می کند و آنها را واقعی تر می کند.
مرحله 4: به موانع بالقوه و راه حل های واقعی فکر کنید
وینستون چرچیل می گوید: “موفقیت از شکستی به شکست دیگر بدون از دست دادن اشتیاق است.” افراد موفق بیشتر از افراد ناموفق شکست می خورند فقط به این دلیل که بدون توجه به موانعی که برمی خورند به تلاش ادامه می دهند.
موانع دستیابی به اهداف می تواند شامل ترس از شکست، ترس از موفقیت و عدم اعتماد به نفس باشد. اگر راه حل های بالقوه وجود داشته باشد، یک مانع می تواند کمتر تهدید کننده باشد. بنابراین در مورد راه حل های واقعی برای کمک به غلبه بر موانع در مسیر موفقیت خود فکر کنید. اغلب بهترین راه حل این است که به سادگی با نیروی محرکه یا چشم انداز قانع کننده خود برای دستیابی به هدف ارتباط برقرار کنید.
مرحله 5: هر روز روی اهداف تمرکز کنید
تمرکز روزانه بر روی اهدافمان به ما کمک می کند تا در رسیدن به آنها موفق شویم زیرا یادآوری دائمی از آنچه در زندگی می خواهیم است. دو راه برای حفظ اهداف در ذهن عبارتند از:
- از انتها فکر کنید – دکتر وین دایر، نویسنده و سخنران مشهور بین المللی در زمینه خودسازی، در کتاب خود به نام قدرت قصد می گوید که برای آشکار ساختن آنچه می خواهیم، «به طور مداوم خود را در شرایط احاطه شده در نظر بگیرید. مایل به تولید.» تصور کنید با تحقق هدف و شادی و رضایتی که احساس خواهید کرد، زندگی چگونه خواهد بود.
- تجسم – یک تابلوی چشم انداز با تصاویر، نمادها و کلمات مرتبط با اهداف یا حتی یک تمرین ساده تجسم روزانه ایجاد کنید که در آن تصور می کنید به هدفی که در بالا ذکر شد رسیده اید.
اشتیاق و کار سخت
اشتیاق، آن انرژی درونی است که فرد را به سمت هدفهایش سوق میدهد، این احساس شدید و پرقدرت میتواند نقش بسیار مهمی در رسیدن به موفقیت داشته باشد. آن چیزی که اشتیاق را از سایر احساسات متمایز میکند، پایداری و ماندگاری آن است. اشتیاق، موتوری است که برای آغاز هر مسیری، از جمله رسیدن به موفقیت، ضروری است. این احساس، معمولاً از درون فرد نشات میگیرد، اما میتواند تحت تأثیر محیط و شرایط خارجی نیز قرار بگیرد.
اشتیاق نقش مهمی در تعیین هدفها دارد. زمانی که فرد اشتیاق زیادی به دستیابی به هدفی خاص دارد، او معمولاً برنامههای دقیقتری برای رسیدن به آن هدف تدوین میکند و انرژی بیشتری را برای اجرای این برنامهها مصرف میکند. بنابراین، اشتیاق میتواند به عنوان یک رانگر در مسیر موفقیت عمل کند؛ زیرا هدفگذاری به شکل صحیح و مستمر به دستیابی به موفقیت کمک میکند.
اما تنها داشتن اشتیاق کافی نیست؛ برای رسیدن به موفقیت، کار سخت نیز ضروری است. کار سخت به معنای تلاش فراوان، تمرکز، پشتکار و انگیزه است. بدون این عناصر، حتی اشتیاق قویترین فردی هم نمیتواند به تنهایی او را به موفقیت برساند. به عنوان مثال، یک نویسنده با اشتیاق فراوان به انجام یک اثر ادبی ممکن است از خود فریاد بزند که میخواهد کتابی بنویسد، اما اگر او وقت کافی را برای نشستن و نگارش کتابش اختصاص ندهد و از تلاشهای لازم پرهیز کند، اشتیاقش تنها به اندازهای میتواند کمک کند که به او انگیزه بدهد تا به دستیابی به هدفش متعهد شود.
یکی از عوامل مهمی که تاثیر مستقیمی بر کار سخت دارد، تعهد به هدف است. هنگامی که فرد به طور مستمر و قاطعانه به دنبال دستیابی به هدف خود میگردد، او معمولاً تمایل بیشتری به انجام کارهای سخت و فراوان دارد. تعهد به هدف با ایجاد حس مسئولیت و انگیزه داخلی، فرد را قادر میسازد که حتی در مواجه با مشکلات و موانع، از تسلیم ناامیدی جلوگیری کند و ادامه بدهد.
بنابراین، رسیدن به موفقیت نه تنها وابسته به اشتیاق است، بلکه نیازمند تلاش فراوان و کار سخت نیز میباشد. این دو عامل به هم پیوند خورده و به صورت همزمان برای تحقق اهداف و رسیدن به موفقیت تاثیرگذارند. اشتیاق، میل و انگیزه را فراهم میکند، در حالی که کار سخت و تلاش فراوان، این انگیزه را به عمل تبدیل میکند و از انجام وظایف پیش روی میرود. بنابراین، توازن میان این دو عامل میتواند به فرد کمک کند تا به موفقیت در زندگی خود دست یابد و به آن دست مسلسل برسد.