6 تا از بهترین فیلم های انیمیشن برای تعطیلات
1. سیندرلا (1950)
پس از بازگشت به فیلمهای بستهبندی به سبک گلچین در طول جنگ جهانی دوم، دیزنی با یک bibbidi-bobbidi-banger بازگشت دومین فیلم شاهزادهشان، که تکامل یافت و کهن الگوی اولیهای را که با اولین فیلم شروع کردند، دوباره تعریف کرد. این یک داستان کلاسیک از بدبختی، جادو و موش است، زیرا سیندرلای پاک از سوی خانواده ناتنی اش مانند کثیفی رفتار می شود تا زمانی که مادرخوانده پری او (در نهایت) مداخله می کند و او را به توپ می فرستد. با تمام سرعتهای بدش (20 دقیقه باز شامل شیطنتهای موش در آشپزخانه است)، این یک افسانه ناب دیزنی است با آهنگهای شیک، لباسی نمادین، و یک شرور دستکمگرفته در بانوی ترسناک النور آدلی. اگر این انیمیشن به خودی خود جسورترین انیمیشن دیزنی نیست، هنوز هم شکوفایی فوقالعادهای از هنرمند مفهومی افسانهای مری بلر دارد و جذابیت امضای استودیو را در جریان کامل مییابد. نقد Empire را بخوانید.
2. How To Train Your Dragon (2010)
در حالی که DreamWorks Animation به دلیل تعقیب اژدهای فرنچایز مورد انتقاد قرار گرفته است، این سه گانه نمونه ای بزرگ است که شرکت می تواند به آن اشاره کند که چرا همیشه دشمن خلاقیت و جذابیت نیست. چگونه اژدهای خود را تربیت کنیم که توسط دین دبلوا و کریس سندرز (با دو فیلم بعدی که اکثراً در حال تماشای دبلوا هستند) ساخته شده است به یک پسر و داستان سگش خلاصه می شود جایی که پسر یک وایکینگ خجالتی و بداخلاق است و سگ یک سگ است. اژدهای قدرتمند Night Fury که دارای استتار طبیعی است و می تواند انفجارهای پلاسما را از دهان خود شلیک کند. این سریال (و اسپین آف های کوچک آن) به جای اجازه دادن به کاراکترها در جای خود، انتخاب هوشمندانه ای را برای تکامل داستان و عمیق تر کردن احساسات انجام می دهد، و نگاه فیلم ها بسیار زیبا و اغلب تماشایی است. استفاده از CGI.Read the Empire Review.
3. سفید برفی و هفت کوتوله (1937)
تعداد کمی آن را به عنوان فیلم دیزنی مورد علاقه خود می دانند، اما بدون سفید برفی هیچ فیلم دیگری در این لیست ممکن است وجود نداشته باشد به همین سادگی است. اولین فیلم انیمیشن بلند آمریکایی، الگوی همه چیزهایی را که پس از آن دنبال شد تنظیم کرد تیم انیماتورهای والت با استفاده از تکنیکهای پیشگامانه دوربین چند هواپیما برای بردن مخاطبان به درون یک افسانه قدیمی آلمانی با تمام عناصر معمول (یک شاهزاده خانم جوان بیگناه، یک پیر حسود). ملکه، موجودات زیبای جنگل، شبح مرگ. اگر از نظر روایی اپیزودیک باشد، و چندین سکانس را به هم بچسباند که مانند فیلم های کوتاه سمفونی های احمقانه ای که استودیو مدت ها با آن ها شناخته شده بود، ابداع شد، همچنان مانند یک انیمیشن سینمایی معاصر بازی می کند برای فیلمی که نزدیک به 100 سال قدمت دارد بد نیست. با شخصیتهای متمایزش (هر کوتوله استعداد خاص خود را دارد)، طراحی درخشان (سیب سمی که چکه میکند نمادین است)، و کرمهای گوش مانند «هی هو»، جای تعجبی ندارد که تصورات مخاطبان را به خود جلب کرده و مسیر هالیوود را برای همیشه تغییر دهد. بررسی امپراتوری را بخوانید.
4. شرک (2001)
بیست سال بعد، تند کشیدن دریم ورکز به سمت تسلط دیزنی بر مناظر متحرک ممکن است مانند گذشته احساس تازگی نداشته باشد اما اگر دیگر تیزترین ابزار در آلونک نباشد، همچنان یک انفجار رنگارنگ و خشن است. شرک درست از همان لحظات آغازین، کتاب قوانین افسانه را پاره می کند و به معنای واقعی کلمه با آن پاک می کند یک غول سبز غول پیکر به عنوان قهرمان ما، شاهزاده خانم را در قلب هیولا می سازد، و شرور را به عنوان یک حاکم ظالم دیزنی لند به تصویر می کشد. پادشاهی Duloc اگر لهجه اسکاتلندی مایک مایرز (تاکید بر “ish”) یک لمس الهامبخش است، این خر ادی مورفی است که کل فیلم را زنده میکند – کمدین افسانهای در فرم کاملاً آزاد. بهعنوان یک کمدی دوستانه که بهطور آزادانه به ارزشها و شخصیتهای یک پادشاهی جادویی میپردازد، و (به خوب یا بد) دوره جدیدی از ارجاعات فراوان به فرهنگ پاپ را آغاز کرد، همچنان بازی را تغییر میدهد و بسیار بسیار خندهدار است. بررسی امپراتوری را بخوانید.
5. The Mitchells Vs The Machines (2021)
لرد و میلر تهیهکنندگان میداس با ماجراجویی مایک ریاندا درباره خانوادهای ناکارآمد که با شورش دستیار هوش مصنوعی میجنگند، ادامه یافت – یک کمدی اکشن علمی-تخیلی که سریعتر، خندهدارتر و آزادتر از هر انیمیشن فعلی دیگری به نظر میرسد. خانه میچلز لذت علاقهمندان به فیلم است قهرمان مرکزی کیتی (ابی جاکوبسون) یک فیلمساز نوظهور است که ارجاعات عمیق او (در شوخیهای سلین سیاما و اگنس واردا وجود دارد) و تخیل فراوانش به شکل خطهای کارتونی روی صفحه میریزد. هویت بصری ماکسیمالیستی متمایز که توسط بافت های ترکیبی 2D-3D که توسط Into The Spider-Verse پیشگام شده است، تقویت شده است. این بی وقفه شوخ است، دارای ضربات اکشن چشم نواز است، و در بهترین لحظاتش – مجموعه ای از مرکز خرید پر سر و صدا با Furby حساس به اندازه کایجو هر دو را به طور همزمان مدیریت می کند. بهتر از همه، رابطه مرکزی پدر و دختر آن ضربه عاطفی واقعی میدهد، در حالی که چشمها را به هم میریزد.
6. Grave Of The Fireflies (1988)
برای اکثر مردم، Grave Of The Fireflies نوعی شاهکار است که احتمالا فقط یک بار آن را تماشا خواهید کرد. اولین فیلم از ایسائو تاکاهاتا، ستون دیگر استودیو گیبلی در کنار یکی از بنیانگذاران، هایائو میازاکی، داستانی دلخراش و دلخراش از جنگ جهانی دوم است هم ادای احترام به زندگی های از دست رفته به دلیل اثرات موج دار درگیری و هم کیفرخواستی برای شکست های اجتماعی که منجر به مرگ غم انگیز بسیاری از زندگی های دور از خط مقدم شد. این داستان پسر نوجوان سیتا (تسوتومو تاتسومی) و خواهر کوچکش ستسوکو (آیانو شیرایشی) را دنبال میکند که پس از تخریب شهر کوبه توسط بمبها آواره میشوند. آنها میروند تا با عمهشان زندگی کنند، تا زمانی که وقتی جیرههای غذایی کم میشود، مجبور به ترک میشوند – و از آنجا، آن دو برای زنده ماندن در بیابان تلاش میکنند و زمانی را که میتوانند با هم بگذرانند در حالی که گرسنگی شروع میشود، گرامی میدارند. ، با تصاویر تکان دهنده شب تاب ها درخشش ضعیفی را در عصرها ارائه می دهند که این جفت در یک پناهگاه بمب متروکه جمع می شوند این یک اثر استادانه و احساسی است. اما هشدار دهید: واقعاً بسیار غم انگیز است (همانطور که موضوع آن ایجاب می کند). بررسی امپراتوری را بخوانید.